زبان ما، زبان کیهان: نگاهی به فیلم «ورود»
عبدالرضا ناصر مقدسی
در چند دهه گذشته بیگانگان فضایی موضوع بسیاری از فیلمهای سینمایی بودهاند. اکثر این فیلمها از موضوع واحدی پیروی میکنند: اینکه بیگانگان فضایی میخواهند زمین ما را تصاحب کرده و ما را به بردگی کشیده و یا کلا نابود سازند. این سادهترین موضوع برای چنین فیلمهایی میباشد: یک تقابل ساده که برای ذهن بشری نیز کاملا ملموس و باورپذیر است. اما اگر اینطور نباشد چه؟ اگر بیگانگان قصد تعامل با ما را داشته باشند چطور؟ در آن صورت این تعامل چگونه خواهد بود؟ این بحثهایی است که سینما بعنوان یک رسانه و هنر قدرتمند بندرت بدان پرداخته است.
سینما میتواند آگاهی ما را به چالش بکشد. اما این چالش نیاز به کارگردانانی مولف دارد. کارگردانانی که بتوانند با تکیه بر علم و تخیل و نور و صدا و آن پردهی بزرگ و سفید به مصاف چنین سوالهای بزرگی بروند و گنجینهای عظیم از تجربههای ذهنی را در اختیار انسان قرار دهند. یکی از فیلمهایی که از زاویه دیدی کاملا جدید و منحصر بفرد به این موضوع نگاه کرده، فیلم «ورود» است. این فیلم محصول سال 2016 و به کارگردانی دنی ویلنوو میباشد. قهرمان داستان یا همان لوییس زبان شناسی ست که دغدغه بزرگ او ایجاد تماس از طریق زبان است.
زبان در نگاه اول برای او راهی برای برقراری تماس است. اما او حرفهای بیشتر و عمیقتری در مورد زبان دارد که بتدریج در طول فیلم بازگو میشود. او زبان را تمدنساز میداند. او میاندیشد که بنای فرهنگها و تمدنها نه علم، نه صنعت، نه هنر بلکه زبان است. اما این حرف سریعا در فیلم به لفافه میرود تا در زمانی مناسب دوباره به سطح آمده و بازگو گردد .لوییس زبانشناس بسیار بزرگی ست. او توانسته پیش از این رمزهای زبانی بسیاری را بگشاید اما حالا در موقعیتی قرار میگیرد که با تمام موارد قبلی متفاوت است. بیگانگان فضایی در نقاط مختلفی به زمین آمدهاند و تلاش تمام کشورها برای برقراری ارتباط با آنها به شکست منجر شده است. حالا از او میخواهند که راهی برای ارتباط با آنها پیدا کند.
از او میخواهند که زبان آنها را رمزگشایی کند. اما او به تفاوت بسیار عظیمی اشاره میکنند: بیگانگان، زمینی نیستند و از قواعد زبانی و فرهنگی حاکم بر میلیاردها انسان ساکن روی زمین تبعیت نمینمایند. اینجا چالش بسیار بزرگتری در پیش روی اوست که جز با تماس مستقیم، راهحلی برای آن متصور نخواهد بود. لوییس برای حل این مشکل دست به تعامل مستقیم با این موجودات فضایی زده و حتی سعی میکند که آنها را لمس نماید. همین تلاش که احساس را نیز در ورای منطق درگیر خود مینماید سبب میشود که به فهم زبان آنها نائل شود. اما این فهم علی رغم تمام تلاشها باز با نوعی کج فهمی همراه است. دولتها از صحبتهای لوییس با بیگانگان که هشت پاهایی غول پیکر میباشند به این نتیجه میرسند که آنها برای کشتار به این سیاره آمدهاند. همین موضوع سبب میشود که دولت چین به سرگردگی ژنرال شانگ تصمیم بگیرد که به سفینهی این بیگانگان حمله کند. اما در همین لحظه مستقیمترین تعامل لوییس با این هشت پاهای غول پیکر رخ میدهد. اینجا است که او متوجه میشود که سلاحی که بیگانگان از آن صحبت میکنند در واقع همان زبان است.
زبانِ دوری که میتوان با تکیه بر تفکر در ساحت آن، آینده را دید و دستاوردی که بیگانگان برای انسانها به ارمغان آوردهاند همین نگاه به آینده است. لوییس در همین گفتگو متوجه میشود که او خود نیز توانایی دیدن آینده را داشته و همین مسبب اتفاقات عجیب در زندگی او میباشد. حالا که پس از این تعامل این توان نیز در او تقویت گشته است به ژنرال شانگ زنگ زده و با دیدن آینده جملاتی را به او میگوید که باید بگوید و همین جملات ژنرال را از این جنگ منصرف نموده و سبب ایجاد نوعی اتحاد بین دولتهای مختلف و متخاصم میشود. این فیلم برخلاف تمام فیلمهای پیشین در مورد استفاده از زبان در تغییر دیدگاه و جهان بینیهای ماست. اینکه انسانهای فرازمینی میتوانند زبانی کاملاً پیچیده و با تواناییهای خاص داشته باشند پیش از این مورد بحث قرار نگرفته بود. زبان در این فیلم از وسیلهای صرف برای گفتگو خارج شده و به وسیلهای برای ارتباط با کیهان تبدیل میشود. انگار زبان میتواند ساختار کیهان را در دست گرفته و زمان آینده را به حال منتقل کند چیزی که تا کنون فیزیک موفق به انجام آن نشده است. فیلم «ورود» فیلمی پرکشش و زیبا و در عین حال بسیار عمیق است. دیدن آن را به همهی خوانندگان عزیز توصیه میکنم.
دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز تحقیقات ام اس
بدون دیدگاه