خودکشی سریالی رزیدنتها

دغدغه های طبیبانه

خودکشی سریالی رزیدنتها: چه کسی مقصر است؟

دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی-این نوشته در روزنامه شرق به چاپ رسیده است

خبر خودکشی سریالی رزیدنتها در هفته های گذشته، جامعه پزشکی را در بهت فرو برد. اما بنظر می رسد علی رغم این بهت اولیه مثل هر چیز دیگر در مملکت ما این واقعه جانگداز نیز بسرعت در حال فراموشی است. دولت هیچ گاه نخواسته نیروی کار ارزانی بنام رزیدنت را از دست بدهد. در بسیاری از جاها این کادر درمان و از جمله رزیدنتها هستند که باید تمام فشارها را بدون هیچ گونه مزیتی تحمل کنند و صدایشان هم در نیاید و اگر صدایی هم باشد همین مرگ های جانخراش است. چه کسی مقصر است و چه کسی باید پاسخگو باشد؟

 

همه ی کسانی که دوران رزیدنتی را طی کرده اند می دانند که دوران بسیار سختی است. فردی که هفت سال از بهترین سالهای زندگی و جوانیش را در پای درس و تحصیل گذاشته و بعنوان استاجر و اینترن در بیمارستانها خدمت کرده و شبها نخوابیده و کتابهای بسیار حجیم را خوانده، حالا با هزار امید وارد دوران رزیدنتی می گردد. وقتی دوران پزشکی عمومی به پایان می رسد پزشک تازه فارغ التحصیل شده، جوانی 25 ساله بدون هیچ گونه درآمد و پشتوانه است. او با این امید که زندگیش تغییر کرده و بتواند حداقل زندگی خوبی را برای خود فراهم نماید وارد دوره ی رزیدنتی می شود. ورود به دوره ی رزیدنتی بسیار سخت است. مدتهاست که همه می دانند که این شیوه ی پذیرش درست نیست ولی همه باز بر روی آن تاکید داشته و کماکان نتنها برای ورود به دوران تخصص باید حجم بسیار بالایی از مطالب خوانده و حفظ گردد بلکه شاید سیستم درمانی و آموزشی ما تنها سیستمی باشد که در آن یک دانشجوی تخصص باید کتاب های مرجع را خط به خط حفظ کرده تا در امتحان های غیر استاندارد به آنها پاسخ دهد. کجای دنیا کتاب مرجع را حفظ می کنند؟

دیگر مقالات دکتر ناصر مقدسی
دغدغه‌های طبیبانه: آسیب‌شناسی فرهنگی

 

با تمام این سختی ها آن جوان با هزار آرزو وارد دوره ی رزیدنتی می شود. بسیاری از بیمارستانهای مهم که عنوان آموزشی را یدک می کشند توسط همین رزیدنتها اداره می شوند. آنها باید روزهای طولانی را کشیک بدهند، بیماران بسیاری را ببینند اما در نهایت هیچ حق و حقوقی نداشته باشند. وزارت بهداشت هیچ گاه نخواسته حقوق رزیدنتها را به رسمیت شمرده و برای آنها حداقل رفاه ممکن را فراهم آورد. دستمزد رزیدنتها بسیار ناچیز بوده و در عین حال مشمول قوانین وزارت کار نیز نمی شوند. کشیک های طولانی، حجم بالای بیمار که یک رزیدنت موظف است حتی اگر توان ایستادن هم نداشته باشد پاسخگوی همه ی آنها باشد ، وضعیت بد اقتصادی و از آن بدتر توهین و تحقیر همه و همه سبب می شود که یک رزیدنت  دست به خودکشی بزند. فاجعه ای که تنها مقصرش سیستم بهداشت و درمان مملکت ماست. سیستمی که تمام سطوح  را شامل می شود.

وقتی من بعنوان یک هیئت علمی آموزشی بدترین توهین ها را نثار رزیدنت می کنم و بجای آموزش و تعلیم او، با دیدی تحقیر آمیز با وی برخورد می نمایم مشخص است که او نیز تاب نمی آورد و چنین فجایعی اتفاق می افتد. 

کسانی که در حرفه پزشکی هستند می دانند که در بعضی رشته ها، سختگیری های بی مورد، رفتارهای ناپسند و توهین آمیز به نرم آن رشته بدل شده است. رزیدنتهایی که تحت فشار فراوان و بی مورد از سوی اساتید و رزیدنتهای سال بالاتر هستند،  همین رفتار را در سالهای بعد با رزیدنتهای جدید انجام می دهند. نمی دانم چرا در طول این همه سال هیچ کس نخواسته چنین رفتارهای زشتی را در رشته های مزبور تصحیح نماید. چرا هیچ کس گوشزد نکرده که یک رزیدنت برده ی ما نیست  و نباید به طرق مختلف از او بیگاری کشید. متاسفانه وقتی دوران رزیدنتی با تمام مشکلاتش به پایان می رسد تازه مشکلات جدید تر ناشی از سیاستهای ناعادلانه وزارت بهداشت شروع می شود. فردی که اکنون حداقل  در آستانه ی سی سالگی بوده ، هیچ چیز در زندگی ندارد و از زندگی خود جز کار و تحصیل چیز دیگری متوجه نشده است باید تحت عنوان طرح اجباری راهی دورافتاده ترین مناطق این کشور با پایین ترین درآمد شود. پس نباید از خودکشی سریالی رزیدنتها تعجب کرد. ما که اکنون فریاد وااسفا برآورده ایم خود مسئول مرگ این عزیزان هستیم.

دیگر مقالات دکتر ناصر مقدسی
دغدغه‌های طبیبانه: لائوتسه پیر، لائوتسه خردمند

 

دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز تحقیقات ام اس

5/5 - (1 امتیاز)

۱ دیدگاه

  • با سلام، این شرایط سخت برای خیلی ها در زندگی وجود داره، یک بیمار ام اس در عنفوان جوانی کنترل ادرار، مدفوع، بینایی و راه رفتن و … کار و زندگی زناشویی اش رو از دست میده پس باید خودکشی کنه؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *