در اتاق قبلی نشان دادیم که بنظر می‌رسد همه جا رد انسان وجود دارد. یعنی بازخوانی ما از تاریخ کیهان نمی‌تواند بدون در نظر داشتن این فکت مهم که اکنون و به هر دلیل و به هر شیوه‌ای انسان وجود دارد و کشف و دانش ما از جهان بواسطه خصوصیات انسانی اتفاق می‌افتد. انسان همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تأثیر‌گذاری محدود به تلقی ما از کیهان نیست بلکه می‌تواند در بنیادی‌ترین جنبه‌های کیهان رسوخ کرده آن را بازسازی و بازتعریف کرده و به شکلی دیگر به ما ارائه دهد. شاید نقش مهم ناظر در مکانیک کوانتوم دلالتی بر این موضوع باشد.

ساختار و بنیاد‌های کیهان ثابت نیست و در طول زمان می‌تواند تغییر کند.

این تغییر به شکل غریبی اتفاق می‌افتد. هر چیزی که در کیهان بوجود می‌آید هم بنیاد‌های کیهان و هم گذشته آن را دستخوش تغییر می‌نماید. نمی‌توان به آن چیزی که در کیهان بوجود می‌آید به صرف یک پدیده‌ی فیزیکی نگاه کرد. چگونه است که از نقطه‌ای در مهبانگ کیهانی به این ابعاد وسیع شکل می‌گیرد؟ و هر آنچه داخلش بوجود می‌آید صرفاً پدیده‌ای باشد که از قوانین قبلی تبعیت کرده و کیهان را دستخوش تغییر قرار ندهد؟ هر چیزی که بر این نقطه افزوده می‌شود یک ارزش افزوده است که نتنها معنای جدیدی را بوجود می‌آورد بلکه کل سیستم پیشین را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

آنچا در آینده بوجود می‌آید بر گذشته نیز تأثیر می‌گذارد و آن را تغییر می‌دهد.
حضور انسان بواسطه‌ی ویژگی‌هایی که دارد همچون آگاهی و حیات و مغز این تأثیر‌گذاری را ده چندان می‌نماید.

و انسان حتی اسطوره‌هایش را به جنگ مهبانگ بفرستد.