نقص musculoskeletal در سنگ نگاره اشراف زادهی ساسانی: یک بررسی paleoneurology
عبدالرضا ناصر مقدسی
اخیرا سنگ نگارهای متعلق به دوران ساسانی از لندن به ایران استرداد شد و در موزه ایران باستان به نمایش گذاشته شد. این سنگ نگاره تصویری تمام قد از یک اشراف زاده ساسانی بود اما اینکه این تصویر بطور دقیق متعلق به چه کسی است مشخص نیست. هر تصویری میتواند اطلاعات زیادی به ما بدهد و اگر این فرض را داشته باشیم که نگارگر میخواسته تصویر واقعی فرد را به تصویر بکشد در آن صورت میتوان متوجه خصوصیات ظاهری آن فرد نیز شد. یکی از این خصوصیات ظاهری، بیماریهای محتملی است که باعث تغییر چهره یا اندام فرد مورد نظر گشته است. موضوعی که هم از لحاظ تاریخ پزشکی و هم جستجو در تاریخ بیماریها از اهمیت بسیاری برخوردار است. سنگ نگارهی اخیر نیز مشخصاتی دارد که از نظر paleoneurology آن را حائز اهمیت مینماید. اگر به سنگ نگاره توجه کنید نسبت leg to trunk ratio کاهش یافته و اندازه نیم تنه فوقانی چه از نظر حجم ماهیچهای و چه طول از نیم تنه پایینی بیشتر است.
سنگ نگاره در برابر دستها و سر بزرگ پاهای کوچکی دارد. پا ها نتنها کوتاه و لاغر هستند بلکه قسمت foot نیز کوچک است. این در حالی است که بازوی فرد، بزرگ و اصطلاحا هیپرترفی بوده و در عین حال اشراف زاده ساسانی از سر بزرگی برخوردار است. این ترکیب نوعی دفرمیتی ماسکلواسکلتال را به نمایش میگذارد. اگر هیپرتروفی عضلات بازو را ملاک قرار دهیم سریعا به یاد میوپاتیهایی چون بکر میاندازد اما در این بیماریها انتظار داریم که هیپرتروفی را در عضلات ساق پا نیز مشاهده نماییم همچنین این بیماری توجیه کننده نسبتهای بدنی این اشراف زاده نیست. اما بیماری دیگری که بیشترین شباهت را به این سنگ نگاره دارد Achondroplasia است. سربزرگ و پاهای کوتاه و کوچک میتواند مشابه Achondroplasia باشد اگرچه دستهای بزرگ این اشراف زاده منطبق بر این تشخیص نیست اما میتواند معرف یکی از واریانهای این بیماری باشد. علی رغم اینکه نمیتوانیم صرفا با تکیه بر این تصویر تشخیص خیلی دقیقی را برای دفرمیتی این بزرگ زاده ساسانی تعیین کنیم اما تشخیص همین نقص ماسکلواسکلتال نمونهای خوبی برای مطالعات paleoneurology در ایران محسوب میگردد.
دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز تحقیقات ام اس
بدون دیدگاه