دغدغههای طبیبانه: چگونه میتوان در دنیای پرهیاهوی ما خردمند بود؟
عبدالرضا ناصر مقدسی
من همواره احترام بسیاری برای فیلسوف بزرگ آلمانی یورگن هابرمارس که او را بزرگترین فیلسوف زنده جهان نیز مینامند قائل بوده و هستم. یورگن هابرمارس با تأکید بر جامعهشناسیای که بن مایههای قوی فلسفی دارد بدنبال ارائه راه حلی برای هر چه بهتر شدن جهان ما و صلحی فراگیر است. هابرمارس بر احساس وظیفهای تأکید دارد که با تکیه بر ارزشهای اخلاقی، ما را در جهت کمک به جامعه یاری برساند. همهی اینها از او فیلسوفی مسئول میسازد. فیلسوفی که در برج عاج خود ننشسته و سعی دارد با خردمندی از ورای تعصبات کور به جهان انسانها بنگرد و راهنمایی برای همزیستی بهتر باشد. لذا پیام او در شرایط امروز جهان میتواند از بار فکری و اخلاقی بسیاری برخوردار بوده و بر جریان هایاندیشیدن در باب آنچه در جهان میگذرد تأثیرگذار باشد.
امروز ما با قتل عامی وسیع و جنایتی جنگی در غزه روبرو هستیم که با هیچ معیاری پذیرفتنی نیست. نمیتوان قبول کرد که کودکان و غیر نظامیان جان خود ار از دست بدهند. نمیتوان قبول کرد که بیمارستانها و مدارس دستمایه هجومی وحشیانه شوند. هر چند جنگ شوم و سیاه است و هر که طعم آن را چشیده از تکرار آن بیزار میباشد اما حتی این جنگ نیز اصول خود را دارد. و نمیتوان به بهانه مقابله و کشتن دشمن، غیر نظامیان را هدف قرار داد و اینگونه آنها را سلاخی کرد. جهان امروز ما بیش از هر چیزی به اذهان خردمندی نیازمند است که ورای تعصبات کورکورانه فقط و فقط به حقایق و ارزشهای انسانی بیندیشند و بتوانند از خوب و بدهای مرسوم و قراردادی بگذرند و جان انسان را بالاتر از هر چیزی دانسته و مرگ او را با هر توجیهی محکوم نمایند.
همین انتظار نیز از هابرمارس میرفت اما وقتی بیانهی او را در مورد حوادث خاورمیانه خواندم بسیار ناامید شدم. انگار توسل به خرد و تأکید بر صلح و همزیستی فقط در کتابهای این بزرگان وجود دارد. هابرمارس در بیانهی خود که با همراهی سه شخصیت دیگر دانشگاهی آلمانی نوشته شده بغیر از آنکه از حق اصولی اسرائیل برای حمله به غزه دفاع میکند نگران آن است که کشور آلمان وظیفهی خود را در برابریهودیان از یاد برده ویهود ستیزی در آلمان اشاعه یابد. لذا در این قضاوت آنچه برای او مهم است «همبستگی به درستی فهم شده با اسرائیل ویهودیان در آلمان» میباشد. فیلسوفی که باید جهانی فکر کند تا این اندازه درگیر تعصبات کور ملیتی قرار میگیرد و یادش میرود که این استدلال مدتهاست که مرده در غیر این صورت چرا باید تاوان جنایات نازیها را مردم فلسطین پس بدهند. هابرمارس بجای تقبیح خردستیزی نگران پیامدهاییهودستیزی میباشد.
و یادش میرود کهیهودستیزی و اسلام ستیزی همه و همه محصول خردستیزی میباشند و در جهان جدید بیش از هر چیزی باید پاسدار خرد بود. خردی که مبتنی بر حفظ جان انسانها باشد. همین عدم توجه به این موضوع است که سبب میشود او در بیانهاش به اجتناب از قربانی شدن غیرنظامیان اکتفا کرده و نتواند از زنجیرهایاندیشه عبور کرده و از آتش بسی بسیار ضروری در غزه بنویسد و از آن دفاع کند. آنچه مهم است نه همبستگی مردم آلمان بایهودیان، بلکه همبستگی تمام انسانها با هم است. امیدوارم حداقل در ذهن خود به این آتش بس اعتقاد داشته باشد.
دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز
بدون دیدگاه