دغدغههای طبیبانه: لائوتسه پیر، لائوتسه خردمند
عبدالرضا ناصر مقدسی
در یادداشت قبلی در مورد اینکه چرا نیازمندیم که بیاندیشیم و ایناندیشیدن سبب خردمندی ما خواهد بود صحبت کردیم. دانستههای ما بایداندیشیده شوند و ایناندیشهها به تجربه درآیند. خردمندی وقتی اتفاق میافتد که تجربه ما از هستی شکل بگیرد. تجربهای که بر مبنای ارتباط متقابل با جهان پیرامونی است: یک گفتگوی بیانتها. پس خردورزی نمیتواند با فرورفتن در خود اتفاق بیفتد. چیزی در انزوای ما از جهان وجود ندارد. فقط گفتگوی بیپایان با انسان و جهان است که میتواند به خردورزی شکل دهد.
خردورزی امری ضروری در کار هر روزهی ماست. اگر خردورز نباشیم نمیتوانیم معنایی به حیات ذهنی خود بیفزاییم. اما خردمندی مرحلهای بالاتر از خردورزی است. وقتی که خرد صدائی پیدا میکند و خردورز شروع به آموزش تجربههایش مینماید خردمندی نیز آغاز میگردد. اینگونه است که حکیمان بزرگ شکل میگیرند کسانی که معلمان بزرگ بشریت میباشند. البته تعداد این افراد در طول تاریخ بشری بسیار محدود میباشد. اما خواندن داستان هر یک از آنها میتواند درسهای بسیاری برای ما داشته باشد.
یکی از این حکیمان بزرگ لائوتسه است. ما او را بواسطه کتاب آموزههایش « دائو ده جینگ » میشناسیم. کتابی که مهمترین اثر در آیین تائو میباشد. صحبت در مورد این کتاب را به فرصتهای بعد میسپاریم. آنچه اینجا بیان میشود چگونگی بوجود آمدن این کتاب است که نمونهای مهم از صدای خرد در اعصار میباشد. لائوتسه که از کار در کتابخانه سلطنتی و هر آنچه زشتی و نادرستی در این دنیا میدید خسته بود راه افتاد تا در کوهستانهای غرب عزلت بگزیند.
تا اینجا لائوتسه یک انسان عادی بود. کسی که در مورد شرایط انسان و رابطهی آن با جهان فکر میکرد. این تفکر، تفکری خردورزانه بود ولی میتوانست در همین مرحله باقی بماند و به صدای خردی رسا در طول تاریخ بشری تبدیل نشود. اما درست در آخرین لحظات اتفاق مهمی افتاد. طبق داستانها وقتی او بسوی غرب در حال سفر بود نگهبان مرزی از او خواست که چند روزی بماند و کتابی از فضایل و آموزههایش بنگارد. کتابی که به کتاب مقدس آیین تائو بدل میگردد.
بعد از آن هم کسی از لائوتسه پیر خردمند خبری ندارد. معلوم نیست کی و کجا میمیرد. اما صدای خردمندی او نتنها در طول تاریخ باقی میماند بلکه به راه خردورزی نیز بدل میشود. لائوتسه زمانی لائوتسه خردمند شد که آموزههای خود را تعلیم داد. شاید این نکته ساده بنظر برسد اما معلمی مهمترین روش تجربه کردناندیشه هاست. با معلمی وارد دیالوگی بیپایان میشویم. برای همین است که یک معلم اینگونه تأثیرگذار است. معلمی که نهاندیشهها بلکه شیوهیاندیشیدن را به ما میآموزد.
دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز تحقیقات ام اس
نویسنده: دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
بدون دیدگاه