طبیبانه های تاریخ ما
۳وقایع تاریخی و تجربه زیسته انسان ها
عبدالرضا ناصرمقدسی
این مطلب در روزنامه شرق به چاپ رسیده است
یکی دیگر از مواردی که در برخورد با وقایع و افراد تاریخی باید در نظر باشد تجربه زیسته آنها از خودشان و وقایع پیرامونی آنهاست. تجریه زیسته،
جهان بینی و نگرش فرد نسبت یه جهان را شکل می دهد و واکنش های انسان در برابر وقایع محیطی توسط همین تجربه زیسته تعیین می شود. واقعیات، موضوعی فیزیکی در جهان نیستند بلکه تجربه ما از جهان واقعیات ما را شکل می دهند. اینکه واقعیت همیشه برای انسان چالش بزرگی بوده است می تواند به همین دلیل باشد. زیرا همه فکر می کنیم که واقعیت آن چیزی است که در جهان فیزیکی خارج از ما اتفاق می افتد ولی واقعیت برای انسان همان تجربه زیسته اوست که درک او از جهان درونی و خارجی اش را به نمایش می گذارد. این گونه می توانیم رفتارهای انسان ها در طول تاریخ رادرک کنیم. گاه فکر می کنیم که انسان ها باید بر اساس حقایق، واقعیت ها و حتی منافع خود عمل کنند اما اینگونه نیست. ما می توانیم این موضوع را در رفتار انسان ها و حتی آنها که در تاریخ انسان تاثیرگذار هستند بعینه ببینیم.
صحبت ما در مورد شروع سلسله قاجاریه است.و اینکه چرا آقامحمدخان قاجار علی رغم قابلیت های غیر قابل تردیدی که داشت تا بدین حد دست به جنایت و خشونت زد. نکته مهم اینجاست که همین خشونت ها و جنایت ها هم موجب مرگش شد. یعنی اینگونه نبوده که خشونت ها و جنایت ها به بقای وی کمکی کند و در جهت منافع او باشد. آقامحمدخان که در قسمت های بعدی بیشتر در مورد وی صحبت خواهیم کرد مدت کوتاهی سلطنت کرد. و در نهایت هم طبق آنچه مشهور است در نبرد شوشی به دست خدمتکارانش به قتل رسید. او نمی توانست درک کند که راه زمامداری خشونت و جنایت نیست. اما خشونت و جنایت، تجربه زیسته او از جهان بود.
بگمان من اتفاقی وحشتناکی که در کودکی وی افتاد (اخته شدن) تاثیر بسیاری بر ذهن او گذاشت. او همچنین شاهد کشته شدن پدر محمدحسن خان بود. اینها علی رغم نیک رفتاری بعدی کریم خان زند با او تجربه زیسته وی از جهان را تشکیل داد و منجر به لین شد که دست به خشونت و جنایات بسیاری بزند.
بدون دیدگاه