مکانی برای بقا یا مکانی برای تجربه؟

عبدالرضا ناصر مقدسی

اسطوره شناسی عصبی – تکاملی تاکید بسیاری بر عوامل بیولوژیک در ساخت اسطوره دارد. و می خواهد مشخص کند  که کدام عامل و یا عوامل بیولوژیک در ساخت اسطوره نقش دارند. از این رو سعی می کند که اسطوره ها را بر اساس آنچه در زیست شناسی جانداران اهمیت دارد توضیح دهد. از این روست آنچه در زیست شناسی تکاملی و یا علوم اعصاب گفته می شود تا بدین اندازه در این علم بینارشته ای جدید اهمیت پیدا می کند. بسیاری از اسطوره ها در بطن خود مفاهیمی چون بقا، زیستگاه، غذا، و یا تولید مثل را نهفته دارند که همه ی اینها گستره ی وسیعی برای بحث و گفتگو بوجود می آورند.

لذا بنظر می رسد اسطوره ها در اسطوره شناسی عصبی – تکاملی در محدوده ی زیست شناسی توضیح داده می شوند. یک جور فیزیکالیسم و ماده گرایی که سعی می کند جهان اسطوره ای را به جهان فیزیکی نتنها متصل نموده بلکه بنوعی جهان اسطوره ای را زیر سایه جهان فیزیکی توضیح داده و ماهیتی مستقل برای جهان اسطوره ای قائل نباشد. اما همانطور که آگاهی می تواند پدیده ای نوظهور از دل جهان فیزیکی بوده و قوانین و دنیای خاص خود را داشته باشد همین موضوع را می توان برای جهان اساطیری قائل بود. در فرصت های بعد بصورت مفصل تر در مورد جهان اسطوره ای سخن خواهم گفت.

در اینجا بنا به یافته ای جدید در مورد نئاندرتال ها فقط می خواهم این سوال را به شکل جدیدی مطرح نمایم.در مطالعه جالبی که در مجله PLoS One و با استفاده از مدل سازی های رایانه ای انجام شده مشخص گشته که در فلات قاره ایران دوره هایی ازگرما و  رطوبت  وجود داشته که  طی آن دریاچه هایی در قسمت هایی که پیش از این بیابان بوده  شکل گرفته و به محل مناسبی برای عبور نئاندرتال ها و هوموساپینس ها تبدیل شده است. طبق این مدل سازی ها در 130 هزار سال قبل و بدنبال یک دوره رطوبتی  دو مسیر جداگانه ایجاد گشته یکی مسیر شمالی که از میان رشته کوه های البرز و کپه داغ و شمال کویر می گذشته  و دیگری از میان رشته  کوه های زاگرس عبور می کرده است1.

دیگر مقالات دکتر ناصر مقدسی
انسان و راه آسمان ها: تغییر پارادایم در جهان اساطیری

این تحقیق نتنها می تواند گذشته آب و هوای فلات قاره را در گذشته های دور نشان دهد بلکه می تواند به ما در جستجوی سایت های باستان شناسی یاری برساند. بسخن دیگر انسان ها از مسیرهایی عبور می کردند که امکان بقای بالاتری در آنها مهیا باشد. در سایه همین نکات ابتدایی اما مهم است که اسطوره شناسی عصبی – تکاملی  سعی می کند تجربه اسطوره ای را در تعامل جاندار با زیستگاه خود توضیح دهد.  مشخص است که زیربنای تمام آنچه بیان می شود زیستی ست. یعنی همه چیز در جهان فیزیکی رخ می دهد و فرضی که جهان اسطوره ای را جدا از جهان فیزیکی بپندارد وجود ندارد. بسخن دیگر اسطوره حاصل آگاهی و آگاهی حاصل ماده دانسته میشود. پس همه چیز با قوانین جهان فیزیکی توضیح داده می شود و اسطوره شناسی عصبی – تکاملی سعی می کند رابطه بین اسطوره و جهان فیزیکی را در این زنجیره متصل بهم توضیح دهد. اما اگر روابط از این فرض اثبات نشده در معرفت شناسی علوم تجربی تبعیت نکنند چطور؟ یعنی اگر چه اسطوره و یا آگاهی در این روند بوجود آمده اند اما خود جهان مستقلی ساخته که قوانین خاص خود را داشته قوانینی که توسط جهان فیزیکی قابل توضیح نمی باشد و صرفا می توان آنها را با قوانین جهان اساطیری توضیح داد.

و اگر این گونه باشد این جهان اساطیری چه ویژگی هایی دارد؟

ما این بحث مفصل را به فرصتی دیگر می سپاریم. اما در اینجا می خواهم این فرض را بر یافته پرفسور پتراگلیا و همکارانش تطبیق دهم. یعنی اگر ما جهان اساطیری را در کنار جهان زیستی بپذیریم آنگاه جستجو در مورد سایت های نئاندرتال ها به چه شکلی در خواهد آمد؟ باید در زیستگاه آنها علاوه بر جهان فیزیکی بدنبال جهان اساطیری نیز بگردیم. اگر معرف جهان فیزیکی جایی برای بقاست یعنی جایی که غذای مناسب را داشته و نیز بتواند به تولید مثل و ازدیاد نسل گونه یاری برساند، جهان اساطیری جایی است که صرفا بازتابی از اهمیت و محتوای تجربه اسطوره ای می باشد: لذا دیگر بقا بمعنی زیستی در اولویت قرار نمی گیرد. شاید چنین چیزی کمی ناملموس باشد اما در غیر اینصورت چگونه می تون وجود انبوه معابد مختلف را در سراسر جهان توضیح داد؟

دیگر مقالات دکتر ناصر مقدسی
سیارک ها و ما

در مورد نئاندرتال ها و نیز انسان های خردمند پیش از آنکه تجربه اسطوره ای تا این اندازه با تجربه مذهبی و معنوی جایگزین گردد می توان به غارهایی اشاره کرد که بنظر نمی رسد هیچ گونه کارکرد زیستی داشته باشند و حتی گاه ورود به آنها نیز بسیار سخت می باشد. چرا آنها باید چنین غارهایی را برای ترسیم نقش های ذهنی خود انتخاب می کردند؟ آیا این غارها ، معابد و هزار مکان دیگرِ مشابه، زیستگاه جهان اساطیری آدمیان نیست؟

 

  • Shoaee MJ, Breeze PS, Drake NA, Hashemi SM, Vahdati Nasab H, Breitenbach SFM, Stevens T, Boivin N, Petraglia MD. Defining paleoclimatic routes and opportunities for hominin dispersals across Iran. PLoS One. 2023 Mar 1;18(3):e0281872.
مطلب چقدر مفید بود؟

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *