دغدغه های طبیبانه

سرمایه ای که از دست رفت، پزشکانی که می روند

عبدالرضا ناصر مقدسی

در روزنامه شرق به چاپ رسیده است

گزارش اخیر سازمان نظام پزشکی مبنی بر روند رو به افزایش مهاجرت کادر درمان البته موضوع تازه ای نیست. مدتها است که این موضوع وجود داشته و کسی به آن توجه نمی کرده است. ولی در چند سال اخیر مهاجرت پزشکان و پرستاران چنان شدت یافته که متاسفانه تا چند سال دیگر با کمبود شدید پزشک و پرستار مواجه خواهیم شد. نکته مهم اینجاست که بسیاری از پزشکان نه به آمریکا و کانادا بلکه به همین کشورهای حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده اند و آنجا هم کار کمتری دارند هم عزت و احترام بسیار بیشتر و هم حقوق و در آمد بسیار بالاتر. و این درد بزرگی است که  نتنها هیچ گوش شنوایی ندارد بلکه در کشور ما بنظر می رسد نوعی تعمد در فراری دادن نخبگان و قشر تحصیل کرده نیز وجود دارد. حتی یکبار هم نوعی همدلی با کادر درمان انجام نشده و در عوض با عبارات کاملا عجیب، زحمات بی دریغ آنها نادیده گرفته شده است. هفته قبل سخنان غیر مسئولانه ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی گیلان که متاسفانه با تایید ریاست محترم جمهوری هم همراه شد کمر کادر درمان را شکست. این سخنان نوعی ناامیدی محض را در دل حتی کسانی ایجاد کرد که با تمام  شرایط بد کادر درمان در ایران، فقط و فقط برای کشور و مردمشان به تلاش و کوشش خود ادامه می دهند.  یعنی تمام کوشش کادر درمان در این دو سال برای نجات مردمان از موجهای متعدد کوید و مرگ و میر بالای آن که بمیزان  زیادی حاصل همین ندانم کاری های مسئولان محترم بود به این زودی فراموش و به پای کسانی ریخته شد که نتنها هیچ نقشی در درمان ندارند بلکه چیزی هم از درمان نمی دانند. یعنی به همین زودی لیست بلند شهیدان کادر درمان از خاطره رفته است؟ چگونه می خواهند آلام  خانواده های این عزیزان را تسکین دهند؟ واقعا نمی دانم این حرفها را باید به کجا برد و به که گفت؟ نمی دانم چرا باید کسی که خدمات کادر درمان خود را این گونه پایمال می کند رییس یک دانشگاه باشد؟ نمی دانم چرا رییس جمهور محترم باید این گونه غیرمسئولانه چنین سخنانی را تکرار کند؟ یعنی ارزش کادر درمان حتی در حد یک تقدیر ساده هم نیست؟ این روزها تماس و پیامک های زیادی مبنی بر کار در کشور های همسایه به تمام پزشکان ارسال می شود.  در شرایطی که پزشکان درآمد ناچیزی دارند، تعرفه ها اندک هستند و همان را هم بیمه ها پوشش نمی دهند و بسیاری از اساتید تمام وقت بیمارستان در خرج روزانه خانواده خود مشکل دارند تنها چیزی که برای آنها باقی مانده بود کمی قدردانی و عزت بود که آن را هم به باد دادند. دلم به حال مردمی می سوزد که باید در آتش ندانم کاری های مسئولان ما بسوزند. دلم به حال این مملکت می سوزد.

3/5 - (2 امتیاز)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *