در نگاه اول شاید اینکه خود را مشغول اتفاقات بعد از مهبانگ بنماییم چندان محلی از اعراب نداشته باشد. ما میتوانیم در مورد ماهیت مهبانگ و اینکه آیا معنایی دارد یا خیر، حرف بزنیم. بیشک هر نتیجهای که بگیریم در برداشت ما از فعالیتهای عالی شناختی انسان و از جمله اسطوره تأثیرگذار خواهد بود. اما فراتر از این چه چیزی میتوان گفت؟ تا زمانی که حیات بوجود بیاید همه چیز تحت کنترل ماده و قوانین آن است. تازه اگر بپذیریم که حیات نیز توسط ماده و قوانین فیزیکی بوجود آمده که دیگر آنهم جای بحث ندارد. در مورد مراحل بعدی چون آگاهی هم اما و اگر بسیار است. پس چرا در موزه اسطورهشناسی عصبی – تکاملی باید در میان انبوه حوادث بعد از مهبانگ اعم از ایجاد کهکشانها و ستارهها و سیارات قدم بزنیم؟
این ایراد کاملاً درست و بجا است. منتها من در مورد لحظه لحظهی آن شک دارم. آیا تمام حوادث بعد از مهبانگ از یک جنس است؟ آیا همه چیز با قوانین فیزیکی قابل توجیه میباشد؟ میتوان در مورد لحظه لحظهی آناندیشید. ما بواسطهی مهبانگ بوجود آمدهایم لذا نمیتوانیم از حوادثی که بوجود آورده خود را دور بدانیم.
لذا این مقدمهای برای میلیاردها سال اتفاقی است که در کیهان افتاده. چنانکه خواهیم دید سؤالات بسیاری در مورد همهی آنها وجود دارد. فیزیک مدرن این ادعا را دارد که میتواند همه چیز را توضیح دهد. ما نیز کیهان خود را در چنین دایرهای درک میکنیم. برای همین هم هست که هیچ گاه به تأثیر این تاریخ شگفتانگیز بر شکلگیری اسطوره فکر نکردهایم. این موزه به ما امکان چنین تفکری را میبخشد. پس بیایید در آن و با این دید تازه قدم بزنیم.