این کنج خرابدکتر ناصرمقدسیمهر ۹, ۱۴۰۲این کنج خراب عبدالرضا ناصر مقدسی اینجا هر بیماری که به آخر خط میرسد ازمن هم میخواهند او را ویزیت کنم. انگار در مملکت ما ... ادامه مطلب
انقراضدکتر ناصرمقدسیاسفند ۳, ۱۴۰۱انقراض عبدالرضا ناصرمقدسی درب سفینه که گشوده شد بوی سوزان آدمی بود و هوای مانده .تار موها در فضای سفینه شناور بودند و با برخورد ... ادامه مطلب
ارکستر باستانی در صبحی زمستانیدکتر ناصرمقدسیاسفند ۳, ۱۴۰۱ارکستر باستانی در صبحی زمستانی عبدالرضا ناصرمقدسی یک صبح سرد زمستانی. مردی با کلاهی پشمی و پرستوهایی نشسته بر کابل برق. آنها آواز می خواندند ... ادامه مطلب