غیاث الدین جمشید کاشانی ریاضی دانی پیشرو در هوش مصنوعی

عبدالرضا ناصر مقدسی

 این روزها که همه جا صحبت از هوش مصنوعی و توانایی‌های آن می‌باشد یکی از مواردی که می‌تواند به ما در فهم آن و تاثیرگذاری‌اش بر زندگی روزمره‌مان کمک کند تاریخ هوش مصنوعی می‌باشد. هوش مصنوعی با رشد فناوری در علوم رایانه‌ای گره خورده و این علوم رایانه‌ای هم بر اساس ریاضیاتی می‌باشد که بتواند هر چه بیشتر صورت صوری به خود گرفته و نوعی دریافت منطقی به جهان داشته باشد. هر چند امروزه این دریافت منطقی از حوزه‌های منطق کلاسیک عبور کرده و منطق‌هایی چون فازی و یا منطق کوانتومی دارند جنبه‌های بسیار وسیعی را به آن می‌بخشند. از این رو شناخت این روند از اهمیت بسیاری برخوردار می‌باشد زیرا می‌تواند به ما در درک راهی که هوش مصنوعی طی کرده و خواهد کرد کمک نماید.

لذا شناخت نقش ریاضی دانانی همچون لایبنیتس، فرگه و یا برتراند راسل در ایجاد علوم رایانه‌ای بسیار برجسته می‌شود. روزی که راسل اصول ریاضیات خود را می‌نوشت شاید هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد که بر شانه‌های او کاخ بزرگی شکل بگیرد که این روزها همه در مورد اثرات آن بر جنبه‌های مختلف زندگی ما صحبت می‌کنند. بسخن دیگر تفکری که در پس اندیشه‌های این افراد بود بستری بارور را فراهم نمود تا در نهایت به مقوله هوش مصنوعی منتهی شود.

 از آن سو می‌توان به کسانی چون جورج بول اشاره کرد که با جبر ابداعی خود یعنی جبر بولی بسیار پیش‌تر از آنکه رایانه‌ها بوجود آیند پایه‌ای ریاضیاتی برای محاسبات رایانه‌‎های دیجیتالی بوجود آورد. او سعی کرد جبری را بوجود آورد که بر پایه منطق گزاره‌ها بوده ومتغیرهای آن فقط داری دو ارزش محتمل یعنی صفر یا یک باشد.

بعضی دیگر هم نقش مهمی در ایجاد فناوری مربوطه را داشته‌اند کسی چون چارلز بابیج که برای اولین بار ایده یک ماشین محاسبه‌گر برنامه‌پذیر را ارائه داد. و یا نابغه‌ای بزرگ همچون آلن تورینگ که نقشش در شکستن رمزهای آلمان‌ها در جنگ جهانی دوم مشهور است از این افراد می‌باشد. وقتی وسعت کارهای تورینگ را می‌خوانیم شگفت‌زده می‌شویم. شاید همان آزمایش تورینگ بعنوان معیاری جهت هوشمندی یک رایانه برای نقش مهم او در پایه‌گذاری هوش مصنوعی کافی می‌باشد:

«بهترین معیار برای هوشمند شمردن یک ماشین این‌ است که بتواند انسانی را از راه یک پایانه «تله تایپ» طوری فریب دهد که او باور کند که با یک انسان روبروست.»

درست است که تا بحال هیچ رایانه‌ای در این آزمون موفق نبوده اما تصور موفقیت یک رایانه نیز می‌تواند هیجان انگیز و در عین حال وحشت‌آور باشد. انگار تورینگ در همین تک جمله خود اینده هوش مصنوعی را پیش‌بینی کرده است.

 مثل همیشه ما نمی‌دانیم که متفکران و ریاضی‌دانان ما چگونه در این مورد می‌اندیشیدند. آن‌ها همیشه پیروانی محسوب می‌شدند که بعضی از جنبه‌های علم آن روزگار را که بطور عمده از یونان باستان به ایران دوره اسلامی رسیده بود ارتقا بخشیدند. شاید تنها در مورد عمر خیام استثنایی باشد که در تاریخ ریاضی از او بعنوان پیشگامی در هندسه نااقلیدسی یاد می‌شود و داستان ایجاد هندسه اقلیدسی و تلاش برای اثبات اصل پنجم اقلیدس بدون نام او کامل نیست. اما واقعیت اینجاست که دانشمندان ما در عرصه مهم‌ترین وقایع جهانی حتی از نظر تاریخی نیز نقشی ندارند. شاید عده‌ای این موضوع را به ضعف دانشمندان ما در پیگیری این مقولات و یا نبود قدرت تفکر در حوزه‌هایی خارج از علم روزمره نسبت دهند اما بگمان این چنین نیست و مهم‌ترین دلیل به ضعف ما در معرفی این دانشمندان و بازخوانی آثار آن‌ها باز می‌گردد. زیرا همانطور که خواهیم دید در طی بازخوانی آثار آن‌ها به نکاتی بر می‌خوریم که می‌تواند جایگاهی رفیعی را در تاریخ علم به خود اختصاص دهد. تلاش‌های این دانشمندان مورد توجه قرار نگرفته و متاسفانه بازبینی درستی از آثار آن‌ها بر اساس علم جدید صورت نگرفته است.

دیگر مقالات دکتر ناصر مقدسی
خرد و نسبت آن با علم در دنیای جدید

غیاث الدین جمشید کاشانی که در مغرب زمین با نام الکاشی شناخته می‌شود یکی از این موارد است. بالشخصه اطلاعات چندانی در مورد این ریاضیدان بزرگ نداشتم. فقط می‌دانستم که مثلا او کارهای تازه ای در زمینه حساب، مثلثات و نجوم انجام داده است، همین. تا اینکه سردبیر محترم بخش علم روزنامه شرق لطف نمودند و از من خواستند یادداشتی در مورد این شخصیت مهم بنویسم. واقعا نمی‌دانستم چه بنویسم. هم فرصتم کم بود و هم ایده‌ای نداشتم. پس شروع به یک تحقیق اجمالی کردم تا ببینیم چه نکته‌ای وجود دارد که من بتوانم از پس آن برآمده و مطلب کوتاهی در مورد یک ریاضی‌دان مهم کشورمان بنویسم. البته همواره برای من مهم بوده که مطلبی که می‌نویسم تکرار مکررات نباشد و در عمق خود نکته جدیدی را مطرح نماید. در همان تحقیق کوتاه سرانگشتی به موردی بسیار عجیب برخوردم: ساخت اولین رایانه گرافیکی جهان. این روزها که ذهنم درگیر نقش هوش مصنوعی در پزشکی است این موضوع بهترین عنوان برای نوشتن یک یادداشت بود. با این امید که محققان و کارشناسان موضوع بیشتر بر این نکته توجه کرده و سعی در بررسی جنبه‌های مختلف علمی و تکنیکی آن نمایند.

 

غیاث الدین جمشید کاشانی ابزار جالبی به نام طَبَقُ المَناطِق را اختراع کرده و رساله‌ای نیز به نام نزْهَهُ الحدایق درباره چگونگی کار با آن نوشت.

من این رساله را پیدا نکردم. نمی‌دانم که آیا به چاپ رسیده یا نه. اما باید بسیار خواندنی باشد. تنها چیزی که یافتم دو مقاله از داشنمندی به نام کندی بود که در دهه شصت قرن بیستم به چاپ رسیده بود. اگر چه بیشتر حجم این مقاله‌ها از حوزه دانش من خارج بود اما سعی کردم آن‌ها را تا انتها بخوانم. دستگاه ابداعی غیاث الدین یک رایانه – بمعنای دستگاه محاسبه‌گر برنامه‌پذیر- بود که می‌توانست تعدادی از مسائل مزبوط به سیاره‌ها را حل نموده و موقعیت های طول جغرافیایی خورشید و ماه را بر اساس ورودی داده‌هایی همچون زمان و مکان سیارات در مدارهای بیضی شکل آن‌ها مشخص و رسم نماید. این دستگاه شامل یک صفحه، یک حلقه دایره‌ای، یک خط کش و یک نشانگر بود. صفحه دایره‌ای شکل از ماده‌ای همچون چوب درست می‌شد و در مرکز آن سوراخی برای قرار دادن محور اتکای خط کش قرار داشت.

دیگر مقالات دکتر ناصر مقدسی
که چون قوی زیبا بمیرد

شاید بنظر این وسیله صرفا ابداعی برای رصدهای نجومی بر اساس دانش آن روزگار باشد اما نکات مهمی در ساخت آن دخیل بوده است. در نگاه اول این دستگاه با دادن یک سری داده‌های ورودی می‌توانست پاسخ سوالات ما را در مورد عرض‌های جغرافیایی خورشید و ماه ارائه دهد. یعنی نیازی به اندازه‌گیری مستقیم این عرض‌ها نبوده و دستگاه طبق المناطق همانند یک رایانه عمل می‌کرده است. ورودی را دریافت، محاسبه را انجام و خروجی را بصورت یک شکل به ما عرضه می‌دارد. همان کاری که بابیج صدها سال بعد با دستگاه ابداعی خود بدنبال انجامش بود.

شاید در نظر ما موضوعی ساده باشد اما فکری بزرگ در پس ساخت چنین دستگاهی مستتر است.

اینکه ما می‌توانیم در برخورد با جهان فیزیکی آن را به یکسری داده تقلیل داده و از آن داده‌ها برای رسیدن به نتایج جدید در مورد همان عالم فیزیکی استفاده کنیم یک ایده نوآورانه محسوب می‌شود. این موضوع نتنها با هر چه منطقی کردن و صوری کردن جهان پایه‌ای برای ساخت رایانه‌ها محسوب می‌‎شده بلکه روح هوش مصنوعی را نیز می‌توان در آن مشاهده نمود. اینکه داده‌ها قابل تحلیل و آنالیز بوده و می‌توان از این داده‌های ابتدایی الگوهای پیچیده‌تری را نیز بدست آورد.

اینکه چقدر غیاث الدین جمشید کاشانی توانسته در این درک انتزاعی از جهان مادی پیش برود خود موضوعی برای تحقیقی بزرگتر است. اما هر چه هست متاسفانه مغفول باقی مانده و کسی به آن توجه نکرده است. این روزها که از هوش مصنوعی صحبت می‌شود توجه به چنین مقوله‌ای می‌تواند به ما در درک بهتر کاربردهای این دستاورد بزرگ بشری یاری برساند. همچنین به ما ایرانیان کمک کند که این دستاورد بزرگ بشری را در بستر تاریخ خود نیز درک کرده و هر چه بیشتر آن را با شرایط خود انطباق دهیم.

 

دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز تحقیقات ام اس

5/5 - (1 امتیاز)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *