دغدغه های طبیبانه
کرونا و طب سنتی
عبدالرضا ناصر مقدسی
در روزنامه شرق به چاپ رسیده است
وقتی کرونا از ووهان چین به همه جا سرایت کرد و در ایران نیز بسرعت گسترش یافت خیلی ها به من گفتند که کرونا نشان داد که تنها علم است که می تواند به ما در برخورد با یک بیماری یاری برساند و دیگر هیچ جایی برای رهیافت های غیر علمی و غیر مستدل وجود ندارد. همین طور هم بود. هر جای دنیا را که نگاه می کنیم می بینیم که دانشمندان بسیاری از شاخه های مختلف دست به دست هم داده اند تا بتوانند بر این پاندمی غلبه کنند و در این راه به موفقیت های چشمگیری نیز دست یافته اند. بغیر از شناخت ویروس که عملا منجر به شناخت بهتر بیماری ها و خطرات پیش روی ما گردیده، کشف تکنیک های جدید واکسن سازی انقلاب بزرگی است که فقط علم و روشهای علمی می توانست به ما در رسیدن به چنین دستاوردی یاری برساند. همین تکنیک استفاده از mRNA که پایه ای برای ساخت واکسن های جدیدی چون فایزر و مدرنا شده است بیشک محدود به صنعت واکسن سازی نخواهد ماند و تمام عرصه های پزشکی از جمله درمان سرطان ها را نیز تحت الشعاع خود قرار خواهد داد و چه بسا جایزه نوبل پزشکی نیز به سازندگان آن اعطا گردد. این موضوعی عجیب نبود . حداقل از رنسانس به این سمت انسان فهمیده است که کلید حل مشکلاتش در علم و تفکر علمی ست و با علم است که می توان بر بیماری ها فائق آمده، پل و جاده و کارخانه بسازد، بحرانهای محیط زیستی چون سیل و زلزله و از بین رفتن جنگلها را مدیریت کند و هزار چیز دیگر که امروزه نمود آن را در کشورهای پیشرفته می بینیم. در کشوری چون ما که از قافله تفکر علمی به دور است اما متاسفانه داستان به راهی دیگری رفت و در نهایت ما را به اینجا رساند که هر روزه باید شاهد آمار بسیار بالای فوتی ها باشیم در حالی که می شد با مدیریت علمی مانع وقوع چنین فاجعه ای شد.موضوع صحبت من در یادداشت امروز در مورد وضعیت طب سنتی در جامعه ایرانی و دخالت آن در فاجعه اخیر است. طب سنتی به معنای طب ایرانی یعنی آثار افرادی چون ذکریای رازی و ابن سینا و بهاالدوله رازی جزء متون با ارزش بوده و افتخار ملی ما محسوب می شود. اما آنچه آن دانشمندان در کتب خود ارائه داده اند با آنچه که در سطح جامعه وجود دارد بسیار متفاوت است. اگر هر یک از این پزشکان بزرگ در زمان کنونی بودند شک نداشته باشید که به بزرگترین طبیبان در حوزه پزشکی مدرن بدل می شدند. به سخن دیگر روش کاری آنها اگر بدرستی در ایران ادامه می یافت درنهایت به همین پزشکی مدرن می رسید و آنها وقت خود را با انبوه مفاهیم غیر قابل درک که فقط در فضای سنتی توجیه می شوند تلف نمی کردند. اگر طب ایرانی یا طب سنتی بخواهد در تفکر پزشکی امروز جایی داشته باشد باید تن به رهیافت ها و متدهای علمی داده و ادعاهای خود را ثابت کند. این ثابت کردن نیز روش های مشخص علمی دارد که در تمام کارازمایی های بالینی بکار می رود. متاسفانه چنین رویکردی در برابر طب سنتی ما اتخاذ نشده و حتی دانشکده های طب سنتی نیز آنطور که باید و شاید در این جهت گام برنداشتند. این در حالی است که بعد از کرونا داروهای متعددی در حوزه ی طب سنتی بدون اینکه شاهدی مبنی بر تاثیرگذاری آنها وجود داشته باشد مجوز گرفتند. در واقع رویکردی غیر علمی که در تمام ابعاد این سرزمین جاری و ساری است در برخورد با ویروسی کشنده نیز بکار رفت و نتیجه همین چیزی شد که مشاهده می کنیم. امیدوارم از این پس بازنگری ای اساسی در این موضوع صورت گیرد. روی صحبت من با اساتید داشنکده های طب سنتی است که عمدتا پزشکی مدرن را نیز خوانده اند و با اصول علمی آشنا می باشند. اگر تلاش خود را نکنند آنچه که میراث مکتوب این مملکت شمرده می شود زیر بار سودجوئی ها از بین خواهد رفت.
آقای دکتر عزیز بسیار مطلب به جایی بود، باید این مطلب را برای اطرافیانم بفرستم تا دست از این طب سنتی که با جان آدم ها بازی می کند بکشند. مطلبی که من همیشه به آن فکر می کنم این است که باشد درست طب سنتی چیز خوبی است. افرادی که نسخه مثلا برای درمان کرونا براساس این طب می پیچند اگر براساس رهنمودهای ابن سینا و … است که کاملا بیراهه است مگر زمان ابن سینا این ویروس اصلا کشف شده بوده است که چنین چیزی ممکن باشد؟! باید ماهیت چیزی را دانست تا برای از بین بردن آن دارویی تجویز کرد. هر چه می کشیم در این کشور از جهالت است… امیدوارم روزی همه آگاه شویم…