زندگی در فراسو
بررسی و مرور کوتاه فیلم «زندگی عالی»
دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی-این نوشته در روزنامه شرق به چاپ رسیده است
فیلم «زندگی عالی» محصول ســال ۲۰۱۸ و به کارگردانی «کلر دنی» و با بازی «رابرت پتینســون» و «ژولیــت بینــوش» اســت؛ فیلمی با داســتانی نامتعارف که هم اسارت انســان و هم آزادی او را نشــان می دهد. چندین زندانی محکوم به مرگ که البته به نظر انســان های بدی نیســتند، اما هر یک در برهــه ای از زندگی دســت بــه جنایتی هولناک زده اند، با هم در یک سفینه غریب در فضای خالی میان ســتاره ای همســفرند. آنها محکــوم به مرگ بوده انــد، اما دانشــمندان فرصتی دوبــاره به آنها داده انــد.
آنها با قبول شــرکت در پروژه ای فضایی از اعــدام نجــات یافته اند. اما این پــروژه، پروژه ای بی بازگشت است. باید سوار بر سفینه ای از منظومه شمســی خارج و به ســوی یک ســیاهچاله بروند؛ ســفری که کمتر کســی امید به زنده ماندن در آن دارد. خانه آنها کمی از زندانشان بزرگ تر می شود. همسفرهایشــان هم همه جنایتــی کرده اند و حالا این افراد باید ســال ها در قفســی تنگ در کنار هم به سوی مقصدی نامعلوم ســفر کنند. در این سفر هیــچ چیز جز فضای خالی در انتظار آنها نیســت.آیــا این آزادیســت؟ حتی اگــر آزادی نباشــد، یک تجربه تازه است. جداشــدن از زمین برای همیشه و غوطه ورشــدن در فضایی خالی برای تمام عمر، خود می تواند حادثه ای بسیار بزرگ برای هر کسی باشــد.
آنها همه قبول می کنند. شاید نمی دانستند که چه چیزی در انتظار آنهاســت. فیلم روابط بین این آدم ها را در طی ســفر نشــان می دهــد. اینها ســوار بر این سفینه راهی یک ســیاهچاله هستند. همین جا یک جور اســتعاره وجود دارد؛ استعاره ای که تأثیر عمیق خود را در آخر فیلم نشان می دهد. ســیاهچاله به صــورت بالقوه نابودکننده اســت. ســیاهچاله همه چیز را به درون خود می کشــاند. نیــروی گرانشــی شــدید ســیاهچاله حتــی مانع خارج شــدن نور از درون آن شده و به همین دلیل است که نام آن را ســیاهچاله گذاشته اند.
پس در برخورد اولیه با ســیاهچاله، نابــودی اولین فرض محتمل اســت. حــال تعدادی افــراد خطرناک، با ســابقه جنایی و محکوم به اعدام بــرای رهایی از مرگ راهی ســیاهچاله مرگ آور هستند. انگار فقط فرمان اعدام آنها به تأخیر افتاده است. اما در مورد ســیاهچاله نکته مهم دیگری نیــز وجود دارد. اگر کسی در سیاهچاله بیفتد و زنده بماند، در آن سوی ســیاهچاله ممکن است از ســوی دیگر کیهان سر دربیاورد یا اگــر طرفدار نظریات «لی اســمولین»، فیزیک دان بزرگ باشــیم، چه بســا در کیهانی دیگر خود را ببینیم؛ همانند تولدی دیگر. پس این ســفر به سوی سیاهچاله، سراســر مرگ و تباهی نیست، بلکه می تواند البته با شانسی بسیار اندک با تولدی دوباره نیز همراه باشد. اگر این گونه به این سفر نگاه کنیم بسیار هم هیجان انگیز است. اما مفهوم تولد در این فیلم اصلا به ایــن مفاهیم فیزیکی محدود نمی ماند.
متولدکردن یک کودک در فضا
دانشمندی که در این گروه است (ژولیت بینوش) به شــدت به دنبال متولدکردن یک کودک در فضاست. نکته طنز ماجرا اینجاست که جرم این دانشمند کشتن فرزندانش اســت. همه این نکات فیلــم را الیه الیــه و عمیق می نمایــد. او با گرفتن اسپرم از مســافران این سفینه و کاشت آن در رحم زنان سعی در تولد نوزادی در فضا دارد. این کار به مرگ اولین مســافر ختم می شــود. بعد از این مرگ تناقضات روحی افراد بیشتر و بیشتر می شود. همین تناقضات سبب می شود که دست به اعمال خشنی بزنند که منجر به مرگ آنها شده یا اینکه از افسردگی دست به خودکشی بزنند. اما در این بین نوزادی نیز به دنیا می آید؛ نوزادی که همراه با یکی از سرنشینان، آخرین بازماندگان این سفر وحشتناک و پر از جنایت می شــود. اما به نظر می آید این سرنشین باقیمانده برخلاف سایرین در این سفر طولانی به شدت تحول یافته اســت. او نیز گاهی به فضا خیره می شود. این فضا دیگر برای او سرزمینی خالی نیست.
او به تدریج در کنش با فضا و کودکی که بزرگ می شــود، تکامل می یابــد. او و کــودک که به تدریج بزرگ شــده و به دختــری بالغ بدل می شــود، مدتی طولانی را در فضا به ســر می برند تا اینکه به سیاهچاله موردنظر می رســند. تصویر ســیاهچاله یکی از باشکوه ترین لحظــات این فیلم اســت؛ ســیاهچاله ای بزرگ که آن قدرها هم از دید این دو سرنشین که مدت هاست از زمین جدا شــده و حالابه دورترین نقطه در فضا رســیده اند، بد نیســت. حتی برای آنها نوعی ادامه زندگیســت. این اســت که ســوار بر یک فضاپیمای کوچک به سوی این ســیاهچاله می روند. در آخرین لحظــات دختر نگاهی به ســفینه اصلــی می کند. آنهــا دیگــر از همه چیز دل کنده اند تــا به یک تولد جدید برســند. فیلم یکی از برجسته ترین فیلم های علمی – تخیلی ســال های اخیر اســت فیلمی که به کارهای برجســته این ژانر همانند ادیسه ۲۰۰۱ و سوالریس نزدیک می شــود. فیلم به جای تمرکز بر جلوه هــای ویژه که معمول چنین ژانری اســت، به عمیق ترین مســائل انســانی در عمق فضای خالی می پردازد و انســان را با سؤالات زیادی رها می کند؛ ســؤالاتی که به اندازه ســفر به درون ســیاهچاله ترسناک و درعین حال هیجان انگیز است.
دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی متخصص مغز و اعصاب و درمان بیماری ام اس (MS) در بیمارستان سینا مرکز تحقیقات ام اس
بدون دیدگاه