دغدغه های طبیبانه
بحران پزشکی در ایران
عبدالرضا ناصر مقدسی
در روزنامه شرق به چاپ رسیده است
آنقدر آش بحران پزشکی در ایران شور شده که حتی صدای آنهایی که زمانی به این قشر زحمتکش تهمت می زدند نیز در آمده است. حالا از گوشه و کنار می توان صداهایی را شنید که نگران وضعیت درمان و سلامت مردم شده اند. بانگی که البته بنظر می رسد مدتها بعد از مرگ سهراب بلند شده است.
طبق آمار بیان شده توسط ریاست محترم نظام پزشکی امسال برای جراحی قلب که نیازمند 18 نفر بوده هیچ کس ثبت نام نکرده است و در رشته بسیار مهم جراحی اطفال فقط دو نفر فارغ التحصیل داشته ایم. این را اضافه کنید به حجم بالای پزشکانی که از ایران خارج می شوند و کیفیت بسیار پایین دانشجویانی که بمدد سهمیه های بسیار وارد این رشته می شوند. نتیجه چیزی نخواهد بود جز فاجعه ای بسیار بزرگ در سیستم درمان این کشور. وقتی روز و شب به پزشکان و کادر درمان اهانت می شود، حقوق آنها پایمال می گردد، دریافتی های آنها اندک و بسیار دیر صورت می گیرد، قشر بزرگی از آنها در معیشت روزانه خود مشکل دارند و سازمان مالیاتی کشور فقط دنبال این است که کدام پزشک دستگاه پوز ندارد، وقتی هر روز خبری مبنی بر ضرب و جرح یک پزشک منتشر می شود نباید جز این را نیز انتظار داشت. کسی که حرمتش پایمال می گردد چرا و به چه امیدی در این کشور بماند. معلوم است که می گذارد و می رود. وقتی می بینیم که نظام بهداشت و درمان ما بجای حل این موضوع و بهتر کردن شرایط معیشتی و زندگی پزشکان، سهمیه ها را تا حد انفجار بالا می برد بطوریکه هر کسی بتواند بر کرسی دانشجویی پزشکی بنشیند بی توجه به اینکه آیا اصلا چنین فردی لیاقت و توان گذراندن چنین رشته ای را دارد یا خیر، مشخص است که نتیجه کار چه خواهد شد. در سیستم های دانشگاهی نتنها بسیار نگران کیفیت دانشجویانی هستیم که وارد مقاطع عمومی و تخصصی می شوند بلکه اکنون با معضل بزرگتری نیز روبرو هستیم. حجم زیادی از پزشکانی که در دو سال گذشته ایران را ترک نموده اند شامل اعضای هیئت علمی ای هستند که هر یک تجربه ای گرانبها از تحقیق و تدریس و درمان داشته اند. متاسفانه در جایگزینی این افراد ارزشمند نیز همانند بسیاری دیگر از موارد، سهیمه ها دخیل بوده و آنچه که مورد ارزیابی قرار نمی گیرد توانایی و صلاحیت علمی و آموزشی افراد است. کاملا مشخص است که در انتها چه چیزی از سیستم درمان ایران باقی خواهد ماند. کسانی که متضرر می شوند مردم هستند و کسانی که مسئول این وضعیت اسفناک می باشند مسئولینی هستند که بدون تفکر و بدون لحاظ کردن ملزومات این کشور چنین وضعیتی را بوجود آورده اند. درست است که راه حل این مشکل با انبوه دیگر مشکلات مملکت ما گره خورده اما بنظر می رسد که تخریب هدفمند و اصطلاحا سیستماتیک پزشکان یکی از مهم ترین عوامل چنین فاجعه ای است. متاسفانه خیلی زود رشادت ها و تلاشهای کادر درمان در دوران پاندمی های کرونا فراموش شده است. اگر در آن زمان این کادر درمان بودند که بدون حمایت های سیستم های ذی ربط و با کمترین امکانات در برابر موجهای کشنده ی کرونا ایستادند و متاسفانه بسیاری نیز به درجه رفیع شهادت نائل شدند اما بنظر می رسد که با شرایط کنونی اگر بار دیگر با چنین معضلات درمانی روبرو شویم دیگر سد باز دارنده ای وجود نداشته و سیل همه را با هم خواهد برد. اینکه چگونه می توان چنین ساختار متزلزلی را حفظ کرد کار بسیار مشکلی است. اگر سیاستگذاران و مسئولین امر به فکر نباشند همین بنای پوسیده نیز بزودی فرو خواهد ریخت.
بدون دیدگاه