الهه ایشتار روی مهری ایلامی
عبدالرضا ناصرمقدسی
در موزههای ایران میتوان آثار بسیاری را یافت که بدون شناسنامه و بدون تحقیق رها شدهاند. فقط میتوان آنها را دید و به توضیح بسیار اندکی که صرفا محل کشف و احتمالا زمان اثر را بیان میکند اکتفا نمود. این در حالی است که تک تک این آثار برای درک جنبههای ناشناخته فرهنگ ما از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. در موزه مقدم به چند اثر باستانی برخوردم که بتدریج به معرفی آنها خواهم پرداخت. یکی از آنها مهری مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد بود. مهر بدلایل مختلفی نظر من را جلب کرد. اولا شخصی بر روی صندلی نشسته که به چند دلیل باید شاه ایلامی باشد. او به سبک شاهان بر روی صندلی نشسته و فردی با دستهایی گره کرده و گوش بفرمان روبرویش ایستاده است. در بالای سر او ستاره ایشتار قرار دارد و همین نیز احتمال پادشاه بودن او را دو چندان میکند. در پشت ملازم وی، فرد دیگری است که لباس او با پادشاه و ملازمش متفاوت میباشد. این لباس با هاشورهای افقی را پیش از این در اشکال بازمانده از ایشتار دیده بودم و لذا احتمالا این فرد باید همان الهه ایشتار باشد و وجود ستاره چند پر بالای این تصویر نیز این احتمال را دو چندان میکند. در دو سوی این مهر اما تصویری از یک موجود افسانهای گاو – انسان دیده میشود. این موجودات ترکیبی همواره خصلتهای مینویی داشته و بمثابه نگهبانی الهی عمل مینمایند. این مهر هم حضور جنبههای دینی را در نظام فکر ایلامی نشان میدهد و هم تاکید دوبارهای بر حضور و اهمیت الهه ایشتار و آیینهای مربوط به او در این منطقه است.
این مهر البته اطلاعات دیگری نیز به ما میدهد: اینکه چگونه تفکری مذهبی میتوانسته تا بدین حد انسانی و ملموس گشته و خدایان به شکل انسان تصویر گردند. اما حتی در این مرحله از تفکر انسانی باز نکاتی وجود دارد که ما را بسوی یک درک معنوی از اثر رهنمون سازد. وجود ستارهی ایشتار نوعی درک انتزاعی از یک الهه است. ستاره جایگزین یک الهه شده که در ادامه میتواند منجر به هرچه انتزاعیتر شدن مفهوم ایزدان گردد. همچنین وجود موجودات ترکیبی که در اینجا به صورت انسان – گاو است ما را از دنیای فیزیکی اطراف خارج کرده و به جنبههای ماورائی، صورتی فیزیکی میبخشد.
بدون دیدگاه